کمی خاکستر


نام انگلیسی: Little Ashes 
فیلم درام اسپانیایی- بریتانیایی است که درباره سرکوب اسپانیا در طول دهه‌های 1920 و 1930 ساخته شده است که در آن سه تن از خلاق‌ترین جوانان با استعداد در دانشگاه هم را ملاقات می‌کنند و در مسیر داستان دنیای آنها تغییر می کند. لویس بونویل خود را بی‌اراده در مسیر دوستی میان شاعر سورئالیست سالوادور دالی و فدریکو گارسیا لورکا می‌بیند که رفته‌رفته به رابطه‌ای عاشقانه تبدیل می‌شود. نام فیلم از تابلوی نقاشی دالی با همین نام گرفته شده است که هم اکنون در موزه‌ای در مادرید نگهداری‌ می‌شود. 
 تابلوی کمی خاکستر- اثر سالوادور دالی در سال 1922 جوان 18 ساله‌ای به نام سالوادر دالی به دانشگاه مادرید می‌رسد. اقامت‌گاه دانشجویان، محیط مدرنی است که جوانان مستعد را تشویق می‌کند. سالوادر که مصمم است هنرمند بزرگی شود، به زود مورد توجه نخبگان جامعه چون فدریکو گارسیا لورکا – شاعر- و لوئیس بونوئل - فیلم‌ساز مشتاق - می‌شود. این جمع سه نفره تبدیل به هسته مهمترین گروه هنرمندان مدرن مادرید می‌شوند. 
زندگی خصوصی آنان رفته رفته پیچیده‌تر می‌گردد، چنانچه فدریکو به مرور دوست نزدیک خود ماگدانلا را نادیده می‌گیرد و سالوادور جاذبه‌ِ‌ی فدریکو را رفته رفته بیشتر حس می‌کند. با این نزدیکی لوییس خود را رفته‌رفته تنها‌تر از گذشته حس می‌کند و تصمیم می‌گیرد برای ارضای جاه‌طلبی‌های هنری خود، به پاریس نقل مکان کند. در این حین سالوادر و فدریکو مادرید را ترک می کنند و تابستان را در کنار هم در کنار دریا و در خانه‌ی خانواده‌ی دالی سپری می‌کنند. 
 فدریکو حس می‌کند از سوی خانواده دالی پذیرفته شده‌ است و دوستی او و سالوادر نزدیک‌تر می شود تا جایی که یک شب، دوستی آنها شکل عاشقانه به‌خود می‌گیرد. هر چه به هم نزدیک‌تر می‌شوند، رابطه آنان به نظر محکوم‌ به فنا می‌رسد. لوییس آنها را در دانشگاه ملاقات می‌کند و به آنها مشکوک‌تر می‌شود و از صمیمیت آشکار آنها مبهوت می‌شود.
 سالوادر متوجه می‌شود که وسواس و دل‌مشغولی فدریکو بیش از آن است که او بتواند از پس آن بر بیاید و سرانجام به پاریس می‌رود. سالوادر که با جامعه سطح بالاتر از خود و انحطاط جاری در آن احاطه شده است، شیفته زنی متاهل با میل شدیدی برای مشهور شدن به نام "گالا" می‌شود. وقتی که فدریکو به دیدار او می‌آید، دوست خود را مردی متفاوت هم در زندگی شخصی و هم در سیاست می‌یابد. جزئیات رابطه بین سالوادر دالی و فدریکو گارسیا لورکا محل بحث و مجادله‌ی بسیاری از تاریخ‌شناسان و زندگی‌نامه نویسان بوده‌است. 
در "کمی خاکستر" رابطه لورکا و دالی به شکل یک رابطه عمیق عاشقانه نمایش داده شده است که نقاش جوان به دنبال سرکوب جنسی از به سرانجام رسیدن رابطه باز می‌ماند. در میان سال‌های 1925 تا 1936 و در طول دوره دوستی آنها، دالی و لورکا تعداد زیادی نامه رد و بدل کردند. نسخه اصلی نامه‌های دالی به لورکا توسط بنیاد فدریکو گارسیا لورکا، در مادرید، و نسخه‌های اصلی نامه‌های لورکا به دالی در بیناد گالا-سالوادور دالی در پوبل به شکل گنجینه‌های شخصی نگهداری می‌شود. در حالی که بطور گسترده‌ای مشخص شده که لورکا شیفته دالی بوده است، دالی برای سالها داشتن چنین رابطه‌ای با لورکا را انکار می‌کرد. 

دالی گفته است: "همانگونه که همه می‌دانند او همجنسگرا بود و دیوانه‌وار عاشق من بود. او دو بار تلاش کرد که با من ارتباط برقرار کند ولی من به شدت عصبانی شدم چرا که من همجنسگرا و علاقمند به چنین رابطه‌ای نبودم. من عمیقن او را شاعری بزرگ می‌دانستم و بخش کوچکی از "الهی احمق دالی" را مدیون او هستم. او در نهایت وقتی از به‌دست آوردن من ناامید شد با یک دختر جوان وارد رابطه شد و او را جایگزین من نمود. او قسم خورد که رابطه با این دختر قربانی توسط خود او هماهنگ شده بود و این تنها باری بود که او با یک زن رابطه جنسی برقرار کرده بود. 
نویسنده‌ فیلم به نام فیلیپا گوسلت می گوید: آشکار است که اتفاقی بین این دو افتاده است. بی شک... وقتی به نامه‌های این دو نگاه می‌کنی مشخص است که چیزی بیشتر در میان این دو در جریان بوده است... با یک دوستی ساده شروع شد و بیشتر به هم نزدیک شدند و این نزدیکی به سطح فیزیکی رسید ولی این رابطه برای دالی سخت بود و نتواست دوام بیاورد. او می گوید آنها تلاش کردند که رابطه جنسی داشته باشند ولی این آسیب‌رسان بوده است و آنها نتوانستند رابطه را به سرانجام برسانند. 
 شرح‌حال نویس دالی و لورکا، ایان گیبسون اظهار می‌کند: بستگی به این دارد که یک رابطه را چگونه معنی کنیم، او(دالی) از لمس شدن توسط هر کسی می ترسیده است، پس من فکر نمی‌کنم لورکا بیش از این جلو رفته باشد. 
 در جریان سرکوب اسپانیا از اواسط دهه 1930، به نظر می‌رسد همجنسگرایی لورکا دست‌آویز هیجان اضافی برای کسانی که می‌خواستند او را ترور کنند را فراهم آورد. شرح‌حال نویس لورکا، لسلی استینتون، پیشنهاد کرده که قاتلان از گرایش جنسی او مطلع شده بودند و این مساله نقش مهمی در قتل او ایفا نموده‌ است. منبع: ویکی پدیا 
 شناسنامه فیلم: 

جایزه‌ها: 
برنده جایزه بهترین فیلم بلند داستانی: جوایر سالانه GLAAD 

بازیگران به ترتیب ایفای نقش: 
خاویر بلتران: فدریکو گارسیا لورکا 
 رابرت پاتینسون: سالوادر دالی 
متیو مک نالتی: لوییس بونوئل 
مارینا گاتل: مگدانلا آرلی ژور: گالا 

images